حلمادولماحلمادولما، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

حلما دولما

اولین عید فطر دخترم

هرروز بیشتر عاشقت میشوم     و هرروز فکر می کنم امروز نهایت عشق است     اما فردا می آید ومن خدا را سپاس می گویم از این نعمت عظیم مادر بودنم      لحظه ایست آن لحظه آن لحظه که مرا با تمام وجود نازنینت طلب می کنی     کاش زمان متوقف شود     من و چشمان ناز تو     من و دستان کوچک تو      عشق من و آرامش تو   مادرانه هایم ارزانیت     من در تو خلاصه شده ام     مرا همین حس لحظات ناب بس است     تمام تلاشم را برای خوب بودنت     احساس خوب داشتنت    لذت کودکی ات  میکنم      ...
4 مرداد 1394

واکسن شش ماهگی

     دختر عزیزم امروز رفتیم واکسن شش ماهگیتو زدیم قربونت بشم وفتی رو تخت خوابوندیمت شروع کردی به گریه فکر کنم از دفعه قبل یادت مونده بود که خوابدین مساویه با آمپول جیگرم کباب بود ولی چاره ای نداشتم سرتو بغل کرده بودم تا کمی آروم بشی فعلا تب نداری اما تو خواب ناله میکنی مامان بمیره برات                                                        &nb...
16 تير 1394

خاطرات شمال

دختر قشنگم قلب من عشق اول من حس تکرارنشدنی من دخترزیبای من نکند فکرکنی در دل من مهر تونیست      گوش کن نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست دخترک رویاهای تمام نشدنی من این روزها زندگی بوی زندگی می دهد   این روزها آسمان آبی آبی ست  این روزها چقدردوست داشتنی شدی این روزها چقدر دوستت دارم گل یاس بهشتی من شادباش تا من هستم تا خدا نگهدارت هست       فرشته خوشگلم امسال سه روز تعطیلی که خرداد ماه داشتیم با بابا جونینا رفتیم شمال مامانی مسافرت کوتاه و خوبی بود حسابی بهمون خوش گذشت تو ماشین بابا جون خیلی چیزا یادت داد مثل بشین پاشو که قربونت...
13 تير 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حلما دولما می باشد