حلمادولماحلمادولما، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

حلما دولما

بدون عنوان

سلام پرنسس خوشگلم، همه وجودم، من به اندازه بی نهایت ها دوستت دارم، دختر نازنینم ازت ممنونم که با دنیای کودکانه و شیرینت زندگی ما را هم شیرین کرده ای. فرشته زندگیم هدف اصلی من از ساخت این وبلاگ این بود که حتی اگه کنارت نبودم هم بتونم باهات درد دل کرده باشم. این رو بدون همیشه دوستت داشته و دوستت خواهم داشت حتی اگه دستم هم از این دنیا کوتاه شد بازم دعایت می کنم برای خوشبختیت برای سلامتی و موفقییتت. تنها آرزویی که دارم اینه که از خدا می خوام به همه آرزوهات برسی و لبت همیشه خندون باشه رو پای خودت وایسی و جلوی هیچ نامردی دستت رو دراز نکنی امیدوارم اونقدر قوی باشی که در مقابل  نامردی روزگار خم به ابرو ...
8 بهمن 1394

همه به گوش دنیا به گوش آخه دخترم داره یکساله میشه

سلام نفسسسسسم عشققمممم همه وجودم کم کم داری یکساله میشی ..... شیطونی شدی که نگو شنیده بودم دخترا خیلی بلا میشن ولی تا این حد نه یکی از کارای هرروزمون اینه که برات بخونیم و دست بزنیم و شما خانوم کوچولو نانای کنی اونم چه نانایی یه قری میدی که بیا و ببین موندم اینا رو از کجا یاد گرفتی خلاصه که زندگیمونو سرشاراز عشق و شادی کردی دیگه کاملا راه میری چه تاتی تاتیی میکنی مامان قربون قدمات بشه تقریبا هر چی میگم کاملا متوجه میشی مثلا وقتی میگم نی نی رو نگا کنی برمیگردی سمت تلویزیون یا وقتی صدای تلفن رو از تلویزیون میشنوی فوری میری سراغ گوشی مامان .دلبریی میکنی برا خودت  مامانی میدونم وب...
26 آذر 1394

مرواریدهای عسلم

سلام دختر نازم مبارکه عزیزززززممممممم مرواریدات مبارک                               لبها شده چه خندون حلما داره دودندون                 مامانی واقعا نتونستم تو خونه برات جشن دندونی بگیرم ولی عوضش  دندونیتو با کمک مامان جون پختیم و با بابایی بین فامیلای نزدیک پخش کردیم انصافا خیلی خوشمزه شده بودن و شیک  اما کادوهای دندونیت ،مامان جون و بابا جون 100هزار تومن پول دادن .عمه بهناز یه ش...
26 آبان 1394

مسافرت حلما به مشهد مقدس

  سلاممم فرشته کوچولوی من اونقدر حرف واسه گفتن دارم برات ولی متاسفانه وقت کم میارم الان دقیقا ساعت  7:40 دقیقه روز 94/8/23 شما عروسکم رو خوابوندم کلی کار دارم ولی اول اومدم تا یه سر به وبلاگت بزنم بعد. جونم برات بگه  مامان جون از کجا مونده بودیم ...... آها از محرم .ششم محرم با مامان جون بابا جون وصدالبته  بابا جواد مهربونت عازم مشهد شدیم واسه اینکه راحت باشیم و شما خانم گل اذیت نشی تصمیمی گرفتیم با قطار بریم حرکت ساعت ساعت 9:30 دقیقه صبح سه شنبه 94/7/28 بود سفر عالی و معنوی بود خیلی برامون خوش گذشت البته مامانی یکم به خاطر کوچولوش اذیت شد هوا سرد بود ومن نگران از اینکه سرما بخوری .برخلاف مامان شما چه تو قطار چه تو هتل چ...
23 آبان 1394

اولین محرم حلما

امسال محرم با وجود تو رنگ وبوی دیگه ای داره نذر کرده بودم دخترم سلامت دنیا بیاد ببرمش مراسم شیر خوارگان واسه همین روز دوم محرم با مامان جون ساعت هفت رفتیم مصلا خیلی شلوغ بود هم جا پر بود از بچه های نازنازی مثل خودت  چون همشون بد خواب شده بودن بی تابی میکردن شما خانم کوچولوی خودم هم از اول مراسم خواب بودی آخر مراسم به زور بیدارت کردم تا بیایم خونه                 ...
16 آبان 1394

بدون عنوان

سلام عزیزکم دختر نازم خیلی وقته که نمی تونم مطالب مربوط به شما نانازم رو تو وبلاگت بزارم آخه تا می خوام لب تاب رو بیارم با چنان سرعتی میری روش که نگو   امان از دست تو .مامانی از وقتی که چهار دست و پا رفتن و یاد گرفتی هیچ چیزی از دستت در امون نیست  دوس داری به همه چیز دس بزنی خلاصه شیطونی شده که نگو شیرین کاریهات هم که به اوج خودش رسیده واسه بابایی آنچنان ناز میکنی که دلش غش میره با اسباب بازی اصلا میونه ای نداری ولی هر جا سیم میبینی فوری خودتو اونجا میرسونی بابایی میگه مثل دایی جونش مهندس مکانیک میشه ولی من آرزومه دخترم دکتر بشه .خیلی کنجکاوی میکنی چند وقتیه خودت می...
15 آبان 1394

درد دل

ایمان دارم که قشنگترین عشق نگاه مهربان خداوند بهبندگانش است پس من تورا به همان تگاه می ترم و می دانم تا وقتی که پشتت به خداگرم است تمام هراس های دنیا ختده دار است مامان جان هرروز جلوی چشمانم بزرگ و بزرگ تر میشوی من هرروز بیشتر به قدرت خداوند پی می برم به اینکه چقدربزرگ و مهربان است تنها خواسته ای که ازت دارم اینه که همیشه در تمام کارات مصلحت خداوند رو سرلوحه تصمیم هات قرار بدی مطمئن باش که تنها خداوند درتمام شکستها حکمتی گذاشته تنها آروزی من اینه که دخترنازم بههرچیکه آرزو داره برسه و خوشبخت بشه  شیرین تر از عسلم امروز 94/7/16شما خانم کوچولوی من 9...
16 مهر 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حلما دولما می باشد